فتنه انگیزی دشمنان اسلام
جنگ دین با نشانه های شبه دینی؛ بزرگ ترین فتنه دشمن
فتنه ای که ابزار فتنه انگیزی، خود دین و نشانه های دین و مذهب باشد، یکی از خطرناک ترین فتنه هاست.
خطرناکترین فتنه
فتنه ای که ابزار فتنه انگیزی، خود دین و نشانه های شبیه دین و مذهب باشد، یکی از خطرناک ترین فتنه هاست. چون اگر دینداران نسبت به دین بدبین شوند، دیگر اسمی از دین در جامعه نمی توان برد؛ چون بدبینی باعث می شود که با هیچ کسی دوستی برقرار نشود و کسی را دوست خود نداند؛ چنانکه امام علی (علیه السلام) می فرماید: «مَن غَلَبَ علَیهِ سُوءُ الظَّنِّ لَم یَترُکْ بینَهُ و بینَ خَلِیلٍ صُلحا»[1]«هر که بدگمانی بر او چیره شود جای آشتی با هیچ دوستی را باقی نمی گذارد.»کار زمانی سخت می شود که دین به جنگ دین برود؛ البته نکته ی قابل ذکر آن است که دین حقیقی هیچ گاه با دین حقیقی به ستیز بر نمی خیزد؛ حتماً یکی از آن دو باطل است؛ چون دین یکی بیشتر نیست؛ و غیر از آن هر چه که باشد، باطل است.
نقش فتنه گران در فتنه انگیزی
لذا فتنه گران مذهبی و دین ستیزان باطل، با ابزار دین، و بزک کردن برخی از آموزه های باطل، آن را حق جلوه می دهند و این جاست که دینداران اگر پشت نقابِ باطل را نتوانند تشخیص دهند، یقیناً دچار آفت می شوند؛ و این آفت و فتنه توسط مردان بزرگ، از بین رفته و عروسک های بزک کرده دشمنان برملا می شود.
مثال قرآنی فتنه انگیزی دین با ابزار دین
برخی از آیات قرآن به فتنه ی دین در مقابل دین تصریح دارد؛ یکی از آن آیات، آیه سوره مبارکه توبه است که می فرماید: «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ»[2]«(گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت) کفر، و تفرقهافکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد میکنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشتهایم!» امّا خداوند گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند!»
اهداف چهارگانه فتنه گران دین ستیز
ساختن مسجد در مقابل مسجد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی آوردن نشانه شبه دینی در مقابل نشانه ی حقیقی دینی؛ و اینجاست که چند هدف دنبال می گردد:
اولین و اصلی ترین هدف: ضرر رساندن به اسلام «... ضِرَارًا... »
ساختن مسجد ضرار در مقابل مسجد پیامبر، با هدف ضرر رساندن توسط منافقین به مسلمانان و اسلام اتفاق می افتد؛ و این اصلی ترین هدف منافقین در برابر دین خداست؛ساختن مسجد کاری پسندیده است بشرط آنکه مسجد در مقابل فرمان و اهداف ولی خدا نباشد؛ بخاطر همین قرآن در همین رابطه در آیه ی بعدی می فرماید: «لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ.»[3]
هرگز [برای عبادت و نماز] در آن مسجد نایست، قطعاً مسجدی که از نخستین روز بر پایه تقوا بنا شده شایسته تر است که در آن [به نماز و عبادت] بایستی، در آن مردانی هستند که خواهان پاکیزگی [و طهارت جسم و جان] هستند؛ و خدا پاکیزگان را دوست دارد.»
عمل مهمتر است یا نیت؟
با توجه به این آیه عمل اگرچه خوب باشد، نیت عمل از آن مهم تر است؛ و این نیت است که عمل را بالا می برد و به مرحله ی پذیرش می رساند؛ اما اگر نیت عمل، درست نباشد، و یا خلاف اهداف اسلام و مقاصد ولیّ خدا باشد، قابلیت پذیرش نخواهد یافت؛ اگرچه مسجدی باشد که در آن عبادت انجام شود؛ اما چون نیت بنای آن شیطانی است، عبادتی هم که در آن انجام می گیرد، شیطانی خواهد بود؛ از این رو، آن مسجد باید از بین رفته و آتش زده شود و بعد زباله دانی گردد.
دومین هدف: پایه ریزی مبانی کفر: «...وَکُفْرًا...»
منافقین برای پیشبرد اهداف خویش، از مسجد به عنوان ابزار خود استفاده کرده و از آن برای بیان مبانی کفر و الحاد و دشمنی با ولیّ خدا، استفاده می کنند؛ چه جای تعجب است که مسجدی که قرار بود در آن به خدا سجده شود، و در آن از خدا گفته شود، ابزاری برای شیطان شده است؛ یعنی بلندگوی شیطان واقع شده است؛سومین هدف دشمن: تفرقه افکنی «... وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ...»
منافقان برای پیشبرد اهداف خویش، از مسجد ضرار و نشانه های دین، زمانی که با برخورد شدید ولیّ خدا واقع می شوند و اهداف خود را شکست خورده می بینند، از ابزار تفرقه افکنی استفاده می کنند؛ و اساساً از اختلاف افکنی در میان قشرهای مومنین استفاده می کنند؛ اختلاف افکنی و تفرقه از جمله دام های بزرگ شیطانیِ منافقین است که امیر المومنین علیه السلام می فرماید: « إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِینِ اَللَّهِ مَا فَرَّقَ بَیْنَکُمْ إِلاَّ خُبْثُ اَلسَّرَائِرِ وَ سُوءُ اَلضَّمَائِرِ.»[4]«همانا شما به خاطر دین خدا برادر هم هستید، شما را جز پلیدی باطن ها و بدی درون ها از هم جدا نکرده است.»
مسموم شدن فضای جامعه، اثر تفرقه
تفرقه باعث می شود که پلیدی ها و بدی های درونی و معنوی و رذائل اخلاقی، از افراد فریب خورده، بروز و ظهور پیدا کرده و این ابراز بدی ها جامعه را مسموم سازد. و در فضای مسموم، حق و حقیقت به فراموشی می گراید؛ و از طرفی، فردی که از جمع جدا شده و دچار تفرقه شده و فریب منافقان را خورده است، اسیر شیطان می گردد؛ چنانکه امیر المومنین علیه السلام در جای دیگری از نهج البلاغه می فرماید: «الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ.»[5]
«همواره با جمعیت های (طرفدار حق) باشید که دست خداوند با جمعیت است، از پراکندگی و متفرق شدن دوری کنید که (انسان تنها) طعمه شیطان است چنان که گوسفند تک رو، طعمه گرگ است.»
صدای اختلاف، بلند گوی دشمن
صدایی که باعث اختلاف افکنی شود، صدای شیطان و دشمن است؛ همان تعبیری که مقام عظمای ولایت فرمودند: «هر حنجرهای که در جهت اختلاف حرف بزند، بلندگوی دشمن است؛ چه خودش بداند، چه نداند. مراقب باشیم حنجرهی ما بلندگوی دشمنان اسلام و قرآن نشود؛ فریاد اختلاف سر ندهد.»[6]
پیامدهای تفرقه در جامعه از نگاه امیرمومنان
در نگاه امیرالمومنین تفرقه باعث می گردد چهار اتفاق بزرگ بیافتد: یاری نکردن یکدیگر، خیرخواه یکدیگر نبودن، عدم بخشش به یکدیگر، و دوست نداشتن یکدیگر؛ حضرت می فرمایند: «فَلاَ تَوَازَرُونَ وَ لاَ تَنَاصَحُونَ وَ لاَ تَبَاذَلُونَ وَ لاَ تَوَادُّونَ.»[7]«نه یکدیگر را یارى مى دهید، نه خیر خواه یکدیگرید و نه چیزى به یکدیگر مى بخشید و نه به یکدیگر دوستى مى کنید.»
چهارمین هدف: پناهگاه برای دشمنان خدا و رسول؛ «... وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ...»
منافقان برای آنکه بتوانند، اهداف شوم خود را عملی کنند، از مسجد و نشانه های دین، به عنوان سنگر و کمینگاه و پناهگاه استفاده کرده و با کسانی که با خدا و رسول در ستیزند، همکاری کرده و آنها را در آنجا پناه می دهند و به نوعی کاری می کنند که دشمن اسلام بتواند با قدرت تمام با استفاده ابزاری از دین، به دین مسلمانان خدشه وارد کرده و نفوذ کند؛ مانند اسلام آمریکایی، که همان اسلام سکولار و منهای سیاست است، در مقابل اسلام ناب.
نتیجه پذیرش اسلام آمریکایی و عروسک بزک کرده منافقان
نتیجه پذیرش اسلام آمریکایی، همان قرآن بر نیزه کردن در صفین، در مقابل قرآن ناطق است که جنگ باخته را تبدیل به تحمیل حکمیت کرده و در نهایت، توسط افراد خودی فریب خورده، موجبات شهادت ولی خدا را فراهم کرد. یعنی پذیرش اسلام آمریکایی تا قله ی اسلام ناب پیش رفته و تا رهبری جامعه را از میان برندارد، عقب نمی نشیند.از این رو باید این روزها متوجه این مطلب باشیم، که هر کجا شعار علیه رهبر جامعه اسلامی، سر داده می شود، همانجا خیمه ی معاویه و عمرو عاص های زمان است، که مبادا قرآنی بر نیزه کنند و حکمیتی را به رهبر جامعه تحمیل کنند. باید مراقب بود، گوساله ای چون گوساله ی سامری برای جامعه اسلامی نسازند و با آن مردم بیچاره را فریب ندهند.
پی نوشت:
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}